به مخاطبین فکر کنید. آیا مخاطبین شما کودکان هستند؟ بنابراین باید از رنگ های روشن و اشکال پایه استفاده کنید.
اگر برای یک مشتری خاص کار می کنید، مخاطبین از قبل تعیین شده هستند.
همانطور که Jurevicius Nathan هنرمندِ Aussie ، معتقد است:
” طراحی های شخصیتِ از پیش تعیین شده، اغلب بسیار محدودتر و کمتر خلاقانه هستند.
شخصیت شما در چه مکانی و از طریق چه رسانه ای نمایش داده خواهد شد؟
این موضوع اثر مستقیمی بر طراحی شما دارد. بعنوان مثال،
اگر برای صفحه نمایشِ یک تلفن همراه طراحی می کنید نیازی به ویژگی ها و جزئیات بیش از حد ندارید بدون در نظر گرفتنِ قالب:
” این فرآیند فکر کردن به مفهوم همیشه به این صورت آغاز می شود:
مداد، کاغذ، چای سبز، ایده های مکتوب، طراحی های اولیه و باز طراحی و طراحی.”
محمد مخبر رئیس ستاد اجرایی فرمان امام در رویداد بانوی احسان” که صبح امروز در حوزه هنری برگزار شد، تأکید کرد: یکی از بزرگترین دستاوردهای ستاداجرایی فرمان امام در سالهای اخیر، ایجاد و حمایت از شبکه بزرگ فعالین اجتماعی و کارآفرین در بین بانوان کشور است که این حمایتها تا هرکجا لازم باشد ادامه خواهد یافت و مصمم هستیم این شبکه در سالهای آینده گسترش و فراگیری بیشتری پیدا کند.
خود می خور نبودیم
قلیان
کشیدن قلیان تفرحی خطرناکی که خیلی از جوانان برای سرگرمی و خوشگذرانی بدون توجه به خطر و مضراتی که برای بدن و ریه انها دارد به سمت ان تمایل دارند.
مصرف قلیان میوه بیشترین طرفدار را بین افرادی که قلیان می کشند دراد که با طعم میوه های مختلف مانند سیب، پرتقال، نعنا … ساخته می شود در ادامه پرطرفدارترین طعم قلیان میوه ای در ایران مصرف می شود قرار داده میشود.
قلیان میوه ای با طعم دو سیب: تنباکو دوسیب در اوایل رایج شدن قلیان میوه ای تا الان یکی از پر مصرف ترین تنباکو در ایران است که در این نوع تنباکو با اسانس سیب ساخته میشه و سیب هیچ نقشی در تهیه ان ندارد و البته در دسته سنگین ترین نوع تنباکوی میوه ای قرار دارد.
قلیان میوه ای با طعم نعنا: تنباکو نعنا یکی از پرطرفدارترین قیلیان میوه ای در بین افرادی که معتاد به کشیدن قلیان هستند می باشد که بر خلاف شایعه منتشر شده هیچ خاصیتی ندارد و برای ریه مضر می باشد
قلیان میوه ای با طعم پرتقال: تنباکو با طعم پرتقال در گذشته از محبوب ترین طعم ها قلیان میوه ای بود که با ورود طعم های جدید از محبوبتش کم شده ولی هنوز طرفدارانی دارد.
قلیان میوه ای با طعم هلو: تنباکو با طعم هلو مثل موارد بالا از قدیمی های این عرصه می باشد که مانند بقیه فقط اسم میوه هلو را دارد و جزو تنباکوهای گرم محسوب می شود.
قلیان میوه ای با طعم البالو: از خصوصیات تنباکو با طعم با طعم البالو ایجاد استرس زیاد است و در دسته سنگین ترین نوع تنباکوی میوه ای قرار دارد و جایگزین خوبی برای دوسیب می باشد.
طعم های دیگر مثل تنباکو انگور، تنباکو لیمو، تنباکو دارچین، تنباکو موز، تنباکو شراب و غیره… دیگر طعم های پرطرفدار قلیان میوه در بین افرادی که معتاد به کشیدن قلیان هستند می باشد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان: با بالا رفتن قاچاق و سوء استفاده قاچاقیچان داخلی و خارجی روند طعم مختلف تنباکو مطرح شد به طوری که در سالهای طعم های به اسم انواع میوهها مانند:
لیمو یخ، سیب یخ، هندوانه نعناع، پرتقال یخ،بلومیکس،ماراکویا،هلو نعناع، دوسیب،بلومیس،گواوا،میوه های استوایی، تمشک آبی، پرتفال خامه ،چرتقال نعنا، هلو پرتقال، پرتقال خونی، بلوبری، چای زعفرانی، دوسیب نعنا، شیر نارگیل، شیرقهوه، بخارآبی، آدامس، آدامس دارچین، شلیل، دارچین، سیب یخ، شراب، ردبول و … آشنا شد.
متن زیر گفتوگویی است با ابراهیم فیاض، پژوهشگر ایرانی در حوزههای جامعهشناسی و انسانشناسی و دانشیار گروه مردمشناسی دانشگاه تهران. ابراهیم فیاض معتقد است در ایران از یکسو انقلابی اجتماعی در حال وقوع است و از سوی دیگر، امنیت مهمترین مطالبۀ مردم است؛ بنابراین روند تغییرات اجتماعی در ایران ادامه خواهد یافت ولی جمهوری اسلامی در اثر یک انقلاب ی از صحنۀ تاریخ حذف نخواهد شد.
متن کامل گفتگوی ابراهیم فیاض با زیتون» در ادامه میآید.
آقای دکتر فیاض، شما زمستان ۱۳۹۶ در مصاحبهای گفتید که فضای ی جامعۀ ایران شبیه فضای سال ۱۳۵۶ است. هنوز هم چنان نظری دارید؟
بله، من چنان حرفی زده بودم و آن نظرم را به اطلاع شورای عالی امنیت ملی هم رسانده بودم. ولی من آن فضا را نشانۀ بحران به معنای منفی نمیدانستم. اگرچه قبول دارم آن وضع مصداق بحران مثبت بود. کشوری که به شدت در حال رشد است، دائماً دچار فروپاشی ساختاری میشود. بویژه اگر رشد در آن کشور نه رشد دولتی بلکه رشد مدنی و مردمی باشد. جامعۀ ایران به شدت در حال رشد است. دانایی مردم رو به افزایش است. مردم زیاد سفر میروند. حتی سفر خارجی. الان هم به برکت شبکههای اجتماعی و حضور انبوه ایرانیان خارج از کشور و ارتباط آنها با ایرانیان داخل کشور، تحولات اجتماعی و فرهنگی در جامعۀ ایران سرعت بیشتری پیدا کرده است.
جامعۀ ایران الان مشغول تعریف خودش با هویتی جهانی و در چارچوبی جهانی است و نهادهایی که نمیتوانند با این تحول همراه شوند، دچار فروپاشی میشوند. مثلاً فروپاشی حوزههای علمیه، پدیدهای است که در ایران در حال وقوع است
من اخیراً در یکی از روستاهای کازرون بودم و دیدم یک چوپان در آن روستا، میخواهد فرزندش را به کانادا بفرستد. یعنی در یک روستای بسیار کوچک با چند خانوار، یک چوپان تصمیم گرفته بچهاش را به کانادا بفرستد. جامعۀ ایران الان مشغول تعریف خودش با هویتی جهانی و در چارچوبی جهانی است و نهادهایی که نمیتوانند با این تحول همراه شوند، دچار فروپاشی میشوند. مثلاً فروپاشی حوزههای علمیه، پدیدهای است که در ایران در حال وقوع است. همچنین فروپاشی در سطح شهرهای مذهبی مثل قم و مشهد. این فروپاشی در درجه اول جنبۀ ذهنی و فکری دارد. همین چند روز پیش فلان خواننده در روز دختر در یک ورزشگاه مشهد برای سی هزار دختر آواز خواند. اگرچه در مشهد جلوی بعضی کنسرتها گرفته میشود ولی اگر دقت کنیم فروپاشی ایدئولوژیک را در این شهر هم میتوانیم ببینیم. در سال ۱۳۵۶ هم جامعۀ ایران در اوج رشد خودش قرار داشت. در سطح مذهبی، چهرههایی مثل شریعتی و مطهری و حتی سید حسین نصر حضور داشتند. در حوزههای دیگر هم رشد قابل توجهی در جامعۀ ایران دیده میشد. ساختار شاهنشاهی نتوانست بار آن رشد را تحمل کند و فروپاشید. من الان وضع جامعۀ ایران را مثل سال ۱۳۵۶ نمیدانم. از آن فضا به سرعت گذشتیم.
یعنی از آن فضا گذشتیم و نظام ی فرونپاشید.
بله، ولی الان مقامات حکومتی در فکرند که چه باید کرد. یعنی در برابر این جامعۀ به شدت رشد کرده چه تهایی را باید اتخاذ کنند.
شما میفرمایید در اثر رشد جامعۀ ایران، فروپاشیهای ساختاریای در ایران در حال وقوع است. سوال این است که این فروپاشیهای ساختاری، نهایتاً منجر به فروپاشی نظام ی میشوند یا منجر به بازسازی نظام ی؟
در هر کشوری یک انقلاب بیشتر رخ نمیدهد. انقلاب به معنای دقیق کلمه منظورم است و همین طور انقلاب در بازههای زمانی کوتاه. این طور نیست هر چهل سال یکبار یک انقلاب رخ دهد. مهمترین چیز برای مردم، امنیت است و سپس عدالت و بعد از اینها هم آزادی. دغدغۀ اصلی مردم ایران، در حال حاضر امنیت است. وضعیت فعلی ما، شبیه وضع جامعهای است که از یک انقلاب عبور کرده. منظورم انقلاب سال ۵۷ نیست؛ چون وقایع سال ۵۷ مصداق انقلاب به آن معنا که در علوم اجتماعی مراد میشود نبود.
در هر کشوری یک انقلاب بیشتر رخ نمیدهد. انقلاب به معنای دقیق کلمه منظورم است و همین طور انقلاب در بازههای زمانی کوتاه. این طور نیست هر چهل سال یکبار یک انقلاب رخ دهد.
در دو دهۀ اخیر، انقلابی اجتماعی در جامعۀ ایران در جریان بوده؛ اگرچه انقلاب ی رخ نداده است. اما انقلاب اجتماعی مهمتر از انقلاب ی است. به همین دلیل است که من میگویم ما از حیث اجتماعی در شرایط پساانقلابی قرار داریم.
آیا این انقلاب اجتماعی به انقلاب ی هم منجر میشود؟
نه؛ چون رسانههای جدید دوسویه است. شبکههای اجتماعی در ایران امر ی را به امر اجتماعی بدل کردهاند و به شدت ضد جنگ و خشونت عمل میکنند. این شبکهها همچنین امر ملی را به امر بینالمللی بدل کردهاند. البته این فرایند در حال وقوع است و هنوز به منتهای خودش نرسیده است. دوسویه بودن رسانههای جدید یعنی اینکه در شبکههای اجتماعی فقط صدای اپوزیسیون به گوش نمیرسد بلکه صدای حکومت هم به گوش میرسد. ضدیت فضای مجازی با خشونت هم پیامدش این است که الان برخلاف دهههای قبل، کسی نمیتواند مردم را به راحتی مجاب کند که به خشونت انقلابیگری روی بیاورند. حکومت هم نمیتواند به واکنشهای مردم در فضای مجازی بیاعتنا باشد. به همین دلیل حکومت هم ناچار است رفتار ملایمتری در قبال مخالفان و منتقدان در پیش گیرد. خلاصه اینکه، اگرچه انقلاب اجتماعی در جامعۀ ایران در جریان است اما وقوع انقلاب ی چندان محتمل نیست چراکه خشونت جزو لوازم انقلاب ی است و شبکههای اجتماعی ضد خشونتاند.
اخیراً برخی از اصلاحطلبان به این نکته اشاره کردند که مردم از ساقط شدن پهپاد آمریکایی شاد نشدند. ایرانیان در زمان حملۀ اعراب مسلمان و همین طور در شهریور ۱۳۲۰، نسبت به سقوط حکومت ساسانیان و کنار زده شدن رضاشاه توسط متفقین بیتفاوت ماندند. به نظر شما، الان هم ممکن است در برابر حملۀ خارجی بیتفاوت و یا حتی راضی باشند یا اینکه اوضاع برای حکومت این قدرها هم بد نیست؟
اتفاقاً مردم میگفتند آمریکا غلط کرده وارد حریم سرزمین ایران شده. اما کسی از سقوط پهپاد خوشحال نشد چون کلاً مردم از هر گونه درگیری نظامی استقبال نمیکنند و بابت اموری مثل ساقط شدن یک هواپیما شاد نمیشوند. اینکه میگویم در ایران تحت تاثیر شبکههای اجتماعی امر ی تبدیل به امر اجتماعی شده، یکی از مصادیقش همین است که به جنگ احتمالی هم از منظر انسانی نگریسته میشود. یعنی مردم دیگر ایدئولوژیک نیستند که بگویند بابت این یا آن ایدئولوژی، خوب است که بجنگیم و دشمن را بکشیم؛ یا خوب است که دیگران با خشونت و جنگ، زمینهساز تحولات ی در کشور بشوند. حتی خود حکومت ایران هم اعلام کرد که علاوه بر پهپاد میتوانست هواپیمای دیگری را بزند که ۳۵ سرنشین داشت اما این کار را نکرد چون به از دست رفتن جان عدهای انسان منتهی میشد. ترامپ هم بابت این موضوع تشکر کرد و حتی گفت که دلش نمیخواست با حملۀ نظامی تلافیجویانه، ۱۵۰ ایرانی را بکشد. الان هزینۀ جنگ در دنیا بسیار بالاست. نه هزینۀ نظامی، بلکه هزینۀ معنوی جنگ. جنگ دیگر به این آسانی مشروعیت پیدا نمیکند. هر جنگی در دنیای کنونی منفور است.
اگرچه انقلاب اجتماعی در جامعۀ ایران در جریان است اما وقوع انقلاب ی چندان محتمل نیست چراکه خشونت جزو لوازم انقلاب ی است و شبکههای اجتماعی ضد خشونتاند.
چند سال پیش الیور استون با پوتین مصاحبهای کرد و پوتین در آن مصاحبه گفت اگر آمریکا به روسیه حملۀ اتمی بکند، روسیه هم متقابلاً به آمریکا حملۀ اتمی میکند و همه کشته میشویم ولی شما چون م بودید، راهی جهنم میشوید و ما که در مقام دفاع از خودمان بودیم، به بهشت میرویم. اما چرا جنگ در دنیای کنونی منفور است؟ چون امر ی که قبلاً پشتوانۀ جنگ بود، امروزه تحت تاثیر رسانههای جدید و شبکههای اجتماعی، تبدیل به امر اجتماعی شده است.
حکومت ایران بحران مشروعیت و بحران کارآمدی دارد. اگر در شرایط کنونی ایران درگیر جنگ شود، این جنگ از حیث تقویت وحدت داخلی میتواند به سود حکومت ایران باشد؟
من میگویم اصلاً جنگی بوقوع نخواهد پیوست. همین ترامپ که ابتدا لفاظی میکرد در راستای جنگ، در آمریکا به شدت منفور روشنفکران و اقشار فرهیخته شد. در ایران هم نژاد که در دولت نهم بر طبل ت تهاجمی میکوبید و از حرفهایش بوی جنگطلبی میآمد، در جهان و حتی در ایران به شدت منفور شد و بسیاری از تمداران و روشنفکران از او انتقاد کردند و همین باعث شد نژاد در دولت دهم متحول شود و حرفهای جنگطلبانهاش به سخنرانیهای نرم و صلحطلبانه بدل شود. الان چرا اسرائیل این قدر در جهان منفور است؟ چون حکومتی جنگطلب است. کوچکترین حرکت جنگی در دنیای کنونی، موجب منفور شدن حکومت یا فردی میشود که مرتکب چنین اقدامی شده است.
اگر کار ایران و آمریکا به جنگ نرسد، پس به نظر شما از در مذاکره درمیآیند؟
شک نکنید که آینده به سود گفتوگو است. حالا چه ترامپ رئیسجمهور آمریکا باشد که کسی غیر از ترامپ. اگر ترامپ دوباره انتخاب شود، تمایل بیشتری به گفتوگو نشان میدهد. ایران و آمریکا دیر یا زود ناچارند به سمت گفتوگو و مذاکره بروند.
ترامپ و پوتین فاشیستاند. یعنی عدالتگرا و ملیگرا هستند. ترامپ میگوید عدالت را اول باید در آمریکا محقق کنیم بعد در جهان. هیتلر هم در کتاب نبرد من” حرفهایش شبیه حرفهای ترامپ است. او هم میگفت جامعۀ آلمان فقیر است و به همین دلیل بر طبل ناسیونالسوسیالیسم میکوبید. ترامپ هم بر رفع فقر و ایجاد اشتغال و رفاه آمیخته با ملیگرایی تاکید میکند. ترامپ مایل است روابط ایران و آمریکا عادی شود.
آینده به سود گفتوگو است. حالا چه ترامپ رئیسجمهور آمریکا باشد که کسی غیر از ترامپ. اگر ترامپ دوباره انتخاب شود، تمایل بیشتری به گفتوگو نشان میدهد. ایران و آمریکا دیر یا زود ناچارند به سمت گفتوگو و مذاکره بروند.
ممکن است چنین امری به این زودی میسر نشود ولی با توجه به اینکه جنگ و همین طور کشت و کشتار بابت ایدئولوژی در دنیای کنونی به شدت منفور است، عادیسازی روابط ایران و آمریکا دیر یا زود محقق خواهد شد.
برخی از منتقدان حکومت ایران میگویند جمهوری اسلامی الان در دو جبهه مشغول زورآزمایی است. از یکسو با انگیزههای استقلالطلبانه با آمریکا و از سوی دیگر با انگیزههای شرعی با بخش عظیمی از جامعۀ ایران در تقابل است. یعنی ساقط کردن پهپاد و برخورد با بیحجابی و سگگردانی توامان صورت میگیرند و حکومت ایران نه در برابر آمریکا کوتاه میآید نه در برابر مردم ایران. دربارۀ این نقد چه نظری دارید؟
به نظر من این اقداماتی که در برخورد با مردم صورت میگیرد، ناشی از ناآگاهی نسبت به اسلام است. این کارها اسلامی هم نیست. اگر مردم بخواهند فرهنگ خودشان را عوض کنند، دولت هیچ کاری نمیتواند بکند. گفتم که تحت تاثیر شبکههای اجتماعی، امر اجتماعی هم در ایران فراگیر شده و مردم بدون اینکه در پی سرنگونی حکومت باشند، در حال از سر گذراندن تغییرات فرهنگی چشمگیری هستند.
مردم امنیت میخواهند و برانداز هم نیستند ولی تهای موجود را قبول ندارند چراکه این تها را عالمانه نمیدانند.
مثلاً در اروپا همجنسگرایان راهپیمایی میکنند، در ایران هم حرکات مشابهی متناسب با ساختارهای فعلی جامعه صورت میگیرد. وضع همجسنگرایان در ایران امروز، به مراتب بهتر از وضع آنها در دهههای قبل است. اما مردم برانداز هم نشدهاند؛ فقط فرهنگ مردم در حال تغییر است. این تغییر فرهنگی دامنگیر مسالۀ حجاب هم شده است. اما این به این معنا نیست که مردم ایران میخواهند فرهنگ خودشان را به کلی عوض کنند. پارهای تغییرات فرهنگی را نباید نشانۀ اعراض کلی مردم ایران از فرهنگ ایرانی دانست. در جامعۀ ایران گفتارهایی اجتماعی در حال شکلگیری است. دولت و دانشگاه هم کار خاصی در این زمینه انجام نمیدهند. نظام هم متاسفانه کار خاصی انجام نمیدهد و فقط خود مردم هستند که در این زمینه فعالند. همین مصاحبه هم مصداق یکی از تلاشهای مردمی برای شکلگیری یک گفتار اجتماعی است. این گفتارهای اجتماعی در آینده به گفتمان ی تبدیل میشود و از این طریق در سرنوشت ایران تاثیر میگذارند. حکومت قبلاً با ویدئو و ماهواره برخورد میکرد اما آن اقدامات امروزه دیگر صورت نمیگیرند.
در واقع شما میفرمایید تهای فرهنگی و اجتماعی جمهوری اسلامی شکست خورده است.
بله، متاسفانه حکومت ما در این حوزهها عالمانه برخورد نمیکند.
حکومتی که به قول شما تهای اجتماعی و فرهنگیاش شکست خورده، وقتی که در تقابل با یک دشمن خارجی قرار بگیرد، آیا از حمایت اکثریت مردم برخوردار خواهد بود؟
مردم ایران خیلی بزرگاند. یعنی میفهمند چه کنند. مردم ایران دولت و حکومت ایران را به تدریج سُر میدهند به سمت مطلوب خودشان.
نتیجۀ این سُر خوردن چه خواهد بود؟
الان کسی با آنتن ماهواره برخورد میکند یا نه؟ گشت ارشاد به سبک سابق، که مردم را بار میزد و میبرد، در جامعه وجود دارد یا نه؟ این کارها دیگر تمام شده است.
پس به نظر شما تهدیدات کنونی علیه کسانی که به اصطلاح بدحجاباند، بیفایده است.
نیروی انتظامی با این کارها موافق نیست. از بالا به نیروی انتظامی فشار میآورند و نیروی انتظامی هم کار چندانی انجام نمیدهد. این هشدارهای اخیر دربارۀ حجاب ن هم بیشتر اعلامیاند نه اعمالی.
مردم امنیت میخواهند و برانداز هم نیستند ولی تهای موجود را قبول ندارند چراکه این تها را عالمانه نمیدانند. مثلاً شورای انقلاب فرهنگی به هیچ دردی نمیخورد و هیچ کاری از این شورا برنمیآید. اعضای این شورا کارشان در جلسات شورا چرت زدن است. حتی دانشگاههای ما هم کاری از دستشان برنمیآید و هیچ فکر مفید و موثری تولید نمیکنند. فروپاشی دانشگاهها هم مثل فروپاشی حوزههای علمیه جدی است.
حالا که میفرمایید همه چیز در حال فروپاشی است، چرا معتقدید نظام ی دچار فروپاشی نخواهد شد؟
درباره این سایت